زمینهها و ضرورتهای شکلگیری طرح
تا قبل از اجراي اصلاحات ارضي در سال 1342 و دگرگون شدن ساختار جامعه روستایي، مدیریت منابع آب و خاک توسط عوامل محلی صورت میگرفت. در نتيجه اصلاحات ارضي، عناصري جديد وارد حيات اجتماعي و اقتصادي روستاها شدند كه مهمترين آن حضور دولت و نهادهاي دولتي بود. تضعيف تدريجي نظامهای سنتی در سطح روستاها، حاصل این تغییرات غیردرونزا بود
از اين تاريخ به بعد تا حدود زيادي دستگاه دولت و كارگزاران دولتي جانشين ارباب و قدرت محلي شدند. اين فرآيند فرو رفتن دولت در گرداب بزرگ هزينههاي فزآينده و تضعیف برنامههای توسعه را بدنبال داشت بروز مشکلات ذیل، از جمله محصول این خطاها میباشد:
- هزينههاي حفاظت از منابع آب و خاک و حفظ شرایط موجود (نه چندان مورد قبول)، سال به سال افزايش يافته و اين امر دولت را از وظيفه مهمتر كه سرمايهگذاري در توسعه منابع و پروژههاي زیربنایی است، تا حدود زيادي باز داشته است.
- کشاورزان در طول زمان آموختهاند که میبایست تمام نيازهاي خود را از دولت درخواست كنند و دولت را پاسخگوي تمام كمي و كاستيهاي خود بدانند.
- با توجه به افزایش جمعیت و گسترش ابعاد کار، پیچیدگیهای فنی ناشی از کاربرد فنآوریهای جدید، فرصتهای لازم برای اصلاحات تدریجی در نظامهای سنتی، متناسب با زمان و نیازمندیهای روز از دست رفته است.
حدود سه دهه قبل، همزمان با تحولات بنیانی در رویکرد برنامههای توسعه در سطح جهان، آرمانهاي انقلاب در ایران ميداندار حرکتهاي توليدي قرار گرفت و سياستهاي خودکفايي و خوداتکايي، جايگزين اتکا به دولت گرديد و گامهاي مثبتي دراين جهت برداشته شد.
نهادهاي اجتماعي در پايينترين سطوح، يعني شوراهاي اسلامي شکل گرفت و زمينههاي شکلگيري مجدد نظام اجتماعي مناسب و کارآمد در روستاها فراهم آمد. لیکن در این حرکت روششناسی معینی اختیار نشد و اصولاً در قالب تعریف شده و نظاممندی قرار نگرفت. بنابراین بسترهای جدید برای ايجاد و تقويت نظام اجتماعي مناسب در روستاها بتدریج از دست رفت.
در برنامه اول توسعه با هدف تمرکززدايي، سهم قابل توجهي از بودجه عمراني کشور به بخشهاي تصميمگيري در شهرستانها واگذار گرديد، لیکن فقدان نهادهاي اجتماعي و اقتصادي مناسب در سطوح پايين و نبود برنامه مشخص و مدون ارتقاء توانمندی و ظرفیتسازی سازمانی در اين رابطه، سياست تمرکززدايي برنامه اول توسعه کشور را نيز با شکست روبرو ساخت. فقدان ظرفیتهای سازمانی محلی، تواناییهای ناکافی برای پذیرش مسئولیتهای بزرگ مدیریت و برنامهریزی منابع آب و خاک در عرصه منابع طبیعی، از سوی جوامع محلی، ضرورت تغییرات بنیانی در رویکردها و روششناسی برنامه توسعه را در آن زمان، به شدت ایجاب نموده بود.
همزمانی این اتفاقات در کشور با سياستهاي جديد جهاني در رابطه با مسائل زيست محيطي با محور رفع مسائل اجتماعي و فقرزدايي، زمینهساز سياستهاي نوين در توسعه روستايي در کشور شد. در فرآیند تغییرات ذکر شده خروج از دور باطل (برنامه ریزی یک سویه از بالا به پایین، بی برنامگی از پایین به بالا) ضرورت یافته بود.
برنامهها و نيازهاي مردم روستايي بدون ایجاد فرصت برای دستاندرکاران اصلی محلی، برای طرح نیازها، انگیزهها، در دفاتر ستادی مشخص ميشد. این برنامهها با استفاده از بودجه ملی و بدون در نظر گرفتن جایگاه اساسی دستاندرکاران محلی به مورد اجرا در میآمد. این موارد، زمینهها و ضرورتهای طرح توسعه پایدار از منابع آب و خاک در حوزه حبلهرود بود در این چنین فضایی، سرانجام این پروژه میبایست به الگوهای مناسب توسعه پایدار منابع آب و خاک منتهی میشد.
فاز اول
طرح مديريت پايدار منابع آب و خاك (SMLWR) بر اساس برنامه مشترك ميان دولت جمهوري اسلامي ايران و UNDP از سال 1376 در حوزه آبخیز حبله رود با مساحت 2/1 ميليون هكتار بعنوان منطقه نمونه با اهداف ذیل آغاز گردید:
هدف اصلی اين پروژه دستيابي به الگوهاي مناسب برنامهريزي، مديريت، اجرا، بهرهبرداري و پایش و ارزشیابی منابع آب و خاک در چند زير حوزه از حوزه آبخيز حبلهرود و تعميم و توسعه نتایج حاصله از پروژه به برنامه ملی حفاظت منابع طبیعی از طریق مشارکت مردم روستایی در مدیریت حوزههاي آبخيز کشور می باشد. این اهداف را میتوان به دو بخش به شرح ذیل تفکیک نمود:
- اهداف در جهت سیاستهای ملی:
- بهبود در زندگي، معيشت و رفاه ساكنان وابسته به منابع طبيعي حوزه آبخيز حبلهرود، با توجه به بهرهبرداري پايدار از منابع آب و خاك.
- دستيابي به الگوي مناسبي براي مديريت يكپارچه و مشاركت مدارانه منابع آب و خاك و توسعه اقتصادي- اجتماعي كه با تغييرات لازم در نقاط ديگر كشور بكار رود و بگونهاي موثر موفقيت برنامه اقدام ملي را تسهيل كند.
- تمركززدایي و اعتلاي همكاري و هماهنگي بين سازمانهاي دولتي و ميان اين سازمانها و مردم دستاندركار توسعه حوزه آبخيز حبلهرود.
- توسعه اجتماعي با محور ايجاد و تقويت تشکلهاي مالي و اداري و افزايش اشتغال در روستاها.
- توسعه اقتصادي با محور منابع آب و خاک و افزايش توليد و درآمد در زيرحوزهها.
- روششناسی شناخت مشارکتمدار، براي آماده سازي برنامه يكپارچه مديريت منابع آب و خاك در حوزه آبخيز حبلهرود.
- ايجاد نظامهاي كارا و مطلوب براي پايش و ارزشيابي مديريت منابع و توسعه پايدار.
- اشاعه موفقيت آميز رهيافت مشاركت مدارانه در تمام سطوح، با توجه خاص به شركت فعالانه زنان و جوانان و گروههاي حاشيهاي نظير كساني كه مالكيت بر زمين، آب و يا فن آوري ندارند.
- اهداف در جهت توسعه محلی:
- ارتقاء توانمندیهای کارشناسان و مدیران محلی و جوامع محلي در مديريت و برنامهريزي طرحهای توسعه منابع آب و خاک و توسعه آبخیز.
- توسعه ظرفیتهای محلی براي سازماندهي نظامهاي كارآمد توليد و بهرهبرداري از منابع آب و خاك.
- تعریف جایگاه دستاندرکاران محلی (دولتی و غیردولتی و جامعه محلی) در مدیریت و برنامهریزی توسعه.
بنابراين هدفهاي غايي پروژه و همه فعاليتهاي آن میبایست در راستاي مشارکت مردم و توسعه پايدار سامان و گسترش میيافت. اين پروژه جزء پروژههاي راهنمای جوامع محلی (National Execution Guideline) NEX برنامه توسعه ملل متحد در ايران است که با همکاری و مشاوره سازمان فائو آغاز گردید. این طرح چهار پروژه مرتبط به هم را شامل می شد:
پروژه بیابانزدایی ، پروژه آبیاری و کشاورزی، پروژه چتر و پروژه آبخیزداری
هشت روستا در استان تهران در 2 زير حوزه دليچایي و نمرود در شهرستانهای دماوند و فیروزکوه شامل روستاهاي حصاربن، آرو، هوير، دهنار، لزور، نجفدر، وزنا و زرمان به عنوان روستاهاي پيشاهنگ انتخاب شدند. 9 روستا و سه مرتع در استان سمنان در 2 زير حوزه رامه و ايچ شامل روستاهاي چهار طاق، رامه، قاليباف، ايچ، عبدل آباد، ده نمک، امامزاده عبداله، جوين، لاسجرد و مراتع سوتهزار، لزوره، خنار و روستای بهورد به عنوان روستاهاي پيشاهنگ انتخاب شد.
فاز دوم:
پس از اتمام فاز اول طرح بر اساس جلسه ای که با حضور نمايندگان وزارت جهاد كشاورزي، سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور (وقت)، وزارت امورخارجه و برنامه عمران ملل متحد تشكيل گرديد و با توجه به اهميت و ضرورت طرح حبله رود مقرر گرديد كه اين طرح بدليل اولويت داشتن در برنامه هاي ملي وارد فاز دوم خود شود و بر اين اساس با دعوت از مشاور بين المللي نسبت به تدوين سند فاز دوم با هدف تکيه بر فقرزدايي و توليد پايدار کشاورزان و توليدکنندگان روستايي در راستاي نيل به خودکفايي در محصولات اساسي و تامين امنيت غذايي کشور ضمن حفظ پايداري و ارتقاي بهره وري از منابع پايه (جنگل، مرتع، آب و خاک و ...) اقدام و به امضاء طرفین رسید.